امروزه به لطف پیشرفت تکنولوژی هر جوان و نوجوانی میتواند یک دستگاه پخش موسیقی یا یک تلفن همراه مجهز به این امکان را خریداری کند. شاید کمی قبلتر اگر به پدر و مادرهای ما گفته میشد که میتوانند با یک دستگاه چند صد گرمی کوچک ساعتها به نواهای مورد علاقه خود گوش دهند برای ایشان قابل پذیرش و باور نبود ولی این روزها به راحتی میتوان از این فرصت استفاده کرد.
البته همانطور که گفته شد این امر، یک فرصت قابل توجه است که در صورت استفاده صحیح، میتواند بسیار مثمر ثمر باشد. به عنوان نمونه اگر بخواهیم چند مورد از مزایای این امکان را نام ببریم میتوان به استفاده از آن در حال حرکت و در مکانهایی که اصطلاحاً آن را وقت پرت مینامند اشاره کرد که بدین وسیله بهره برداری از وقتهای مرده امکان پذیر میباشد. مثلاً با گوش دادن به صوت کلاسهای دانشگاه که قبلاً به وسیله همین دستگاه ضبط شده میتوان در زمان حرکت هم درس خواند! یا به تلاوت قرآن گوش داد و در زمانهای بلااستفاده بهترین استفاده را برد و کاربردهای مشابه دیگر.
ولی متأسفانه مشابه بسیاری از وسایل و ابزاری که به فرهنگ ما وارد شدند، ولی فرهنگ استفاده از آن -به طور صحیح- تعریف و بومی سازی نشد شاید به جرئت بتوان گفت موسیقی به تهدیدی برای نسل جوان ما تبدیل شده است. به طوری که بخشی از این افراد به معنای واقعی کلمه به موسیقی معتاد شدهاند. شاید این کلام برای شما نیز آشنا باشد؛ بسیار افرادی را مشاهده کردهایم که به محض اینکه فرصت پیدا میکنند مشغول گوش دادن به موسیقی میشوند. حال اگر در مترو و اتوبوس باشد با دستگاه پخش موسیقی یا تلفن همراه خود و اگر در منزل باشند با دستگاه پخش خانگی، رایانه شخصی و ...
شاید در نگاه اول گفته شود که اشکال این امر چیست و استفاده از وقتهای مرده که کار نیکویی است و تفریح نیز که اشکالی ندارد ولی در پاسخ باید گفت آسیبهایی بر این امر مترتب است که در نگاه اول مشخص نیست. به عنوان مثال گوش دادن به موسیقی با صدای بلند به عادت برخی افراد تبدیل شده، به طوری که باعث تجاوز به حقوق دیگران شده و موجب آزار رساندن به آنها میگردد. فردی که در اتوبوس یا مترو آن چنان موسیقی را با صدای بلند گوش میدهد که صدای آن در فاصله چند متری به وضوح شنیده میشود علاوه بر تجاوز به حقوق دیگران به خود و گوشهای خود نیز آسیب میرساند! آسیبهایی که گاهی جبران ناپذیر و غیرقابل بازگشت به نظر میرسد. یا برخی افراد که بدون در نظر گرفتن حقوق همسایگی در آپارتمانها به گوش دادن موسیقی با صدای بلند حتی در زمانهای استراحت شبانگاهی میپردازند به جز جنبه شرعی آن -حقالناس- دچار نوعی بی فرهنگی و بی قانونی نیز شدهاند.
به علاوه اشکال دیگری که در این مسئله بروز میکند گرفته شدن فرصت تفکر و تعقل است. یعنی به لطف همان تکنولوژی فوقالذکر ما دیگر فرصت فکر کردن درباره مسایل مختلف و درک آنها، برنامه ریزی برای انجام کارها، مطالعه و... و از جنبه شرعی محاسبه ای که در روایات آمده را نخواهیم داشت. چرا که در کمترین فرصت به دست آمده به گوش دادن موسیقی مورد علاقه مان میپردازیم.
در روایاتی که از ائمه (علیهمالسلام) نیز وارد شده به این مطلب اشاره شده که یک تقسیم بندی منطقی و معقول بین عبادت، کار و تفریح صورت پذیرد. به عنوان نمونه در دو حدیث زیر به این مطلب اشاره شده است؛
رسول اکرم (ص) فرمود: سزاوار است که خردمند ساعات شبانه روز خویش را به چهار بخش تقسیم کند:
1- ساعتی (بخشی) را با خدای خود راز و نیاز کند.
2- ساعتی (بخشی) را به محاسبه نفس اختصاص دهد.
3- ساعتی (بخشی) را به آموختن علم و نشستن در محضر عالمان دینی برای استفاده از نصیحتهای دلسوزانه آنان اختصاص دهد.
4- ساعتی (بخشی) را به استفاده از لذتها و کامرانیهای مشروع و ممدوح بگذراند.[1]
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: وقت هر انسان مؤمن سه قسمت است:
1- یک وقت و ساعتی که برای مناجات و دعا و عبادت است.
2- یک وقت و ساعتی که برای کسب معاش و در آمد است.
3- یک وقت و ساعتی که برای تفریح و استفاده از لذتهای حلال است.
و انسان عاقل جز در این سه مورد، وقت نمیگذراند یا کسب معاش یا قدم نهادن برای معاد و آخرت و یا لذت بردن در غیر حرام.[2]
تمام موارد فوق ناظر به موارد حلال و مجاز موسیقی که نوعی تفریح حلال محسوب میشود بود وگرنه آسیبهای فراوان موسیقیهای تند و نامشروع که بر همه کاملاً واضح و مبرهن است. به طور کلی چون اسلام دین عقلانیت است با هر کاری که عقل را زایل کند ولو به صورت لحظه ای، مخالف است. شاید یکی از دلایلی که شرب خمر حرام شمرده شده است، به همین دلیل باشد. در مورد موسیقی هم به طور مشابه قابل استفاده است چرا که معمولاً موسیقیهای غیر مشروع باعث غلبه احساسات بر عقل میشود که این امر در اسلام فیالذات امری مذموم است. همانطور که در روزنامهها و رسانه های جمعی قابل بررسی است، در بسیاری از جنایات و خلافکاریها نقش موسیقیهای مخرب محرز است. به علاوه مضمونهای گاه غیراخلاقی یا مضامینی که حاوی یأس، ناامیدی و ... میباشند بر روح و جان مخاطب تأثیرات سوء خواهد داشت. در باب مضرات و آسیبهای موسیقی صاحب نظران بسیار سخن راندهاند که از حوصله بحث خارج است و در این مقال هم نمیگنجد.
در پایان باز هم اشاره به این نکته لازم است، که موسیقی نیز مانند بسیاری ابزارهای دیگر مانند چاقوی دو لبه ای است که هم میتوان از آن در جهت نشاط و شادابی جامعه استفاده کرد و هم میتوان با افراط و زیادهروی در استفاده از آن دچار عوارض سوء شد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ