سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش الفبا باچاشنی موشک

جمعه 87 دی 6 ساعت 4:10 عصر

                                                                                  بسم الله

این روزها بچه های دبستانی - که در پایه اول درس می خوانند-  مشغول یادگیری الفبا و درس خواندن هستند.مشق می نویسند، املا می نویسند و خلاصه به هر وسیله ای برای یادگیری الفبا تمسک می جوییند. مثلا در تکالیف منزلشان می نویسند: " بابا آمد. بابا آب داد. بابا نان داد. آن مرد با اسب آمد. برادر آمد. من با دوستم بازی می کنم. من در دستم اسباب بازی دارم..." و جملاتی از این قبیل. اما در گوشه دیگری از این کره خاکی اگر مجالی یاشد و اگر کلاسی و دفتری و قلمی باشد و از همه مهم تر اگر معلم و شاگردی باشد کودکان غزه که الفبا را هنوز کامل نیاموخته اند و گنجینه لغاتشان محدود به حروفی است که خوانده اند شاید شبیه به این را می نگارند:

" بابا آمد. او نان ندارد. او آب نداد. ما تشنه هستیم. آسمان سرد با ابری است. ما سردمان است. ما میز نداریم. ما میزمان را سوزانده ایم تا سردمان نباشد. برادر نیامد. او زنده نیست. او پیش ایزد است. من زوزه ای شنیدم. آن مرد با تانک آمد. او موشک دارد. سرزمین ما در دست دشمن است. من آرزو دارم با یاری ایزد آزاد باشد. ما سبزی زمین را می خوریم . سبزه ای در زمین نمانده است. ما روشنایی نداریم. من می ترسم. دشمن بد است. سرباز دشمن به دوستم تیر زد. او در بیمارستان مرد. زیرا ما دارو نداریم. پدر به زیارت نمی رود. زیرا مرز بسته است. من رییس مِسر را دوست ندارم. او مرز را به روی ما بسته است. او به ما یاری نمی رساند. من رییس زیارت را دوست ندارم. او دوستِ دشمن ماست. او به دشمن یاری می رساند..."

البته او همه حروف را نخوانده  و نمی تواند همه واژه ها را بنویسد او املایش را نوزده می شود زیرا او فرصت نکرده بفهمد مصر را با "صاد" می نویسند نه با "سین"!! اگرچه شاید املا و تکلیف او هرگز بررسی نشود...تصحیح نشود و حتی شنیده هم نشود ولی معلوم نیست کشورهای عرب و دیگر مسلمانان، مجامع بین المللی و دیگران چه نمره ای می گیرند. بعید است قبول شوند آنها حتما مردود می شوند... دیگر کسی دوست ندارد حرف های او را بشنود همه ترجیح می دهند از کنار او بی تفاوت عبور کنند. فقط اگر خبری از کشته شدن چند فلسطینی دیگر رسید اگر گوششان را نگیرند که نشنوند، لطف کنند، آهی بکشند...همین. کشورهای دیگر هم حرف او را نمی شنوند زیرا به سودشان نیست. آخر مگر نمی دانید در دنیای مدرن همه چیز بر اساس سود تعریف می شود. کودک فلسطینی تنهاست و گویا باید آنقدر تنها بماند تا از گرسنگی و تشنگی یا بیماری و سرما جان سپارد. اصلا گویا طبق قواعد حقوق بشر جایی وجود ندارد که کودکی داشته باشد، که بخواهد درسی بخواند، که املایی بنویسد، که معلم و کلاسی بخواهد که ...

سازمان های بین المللی همچون کفتارهاو لاشخورها به نظاره ایستادند تا کی قتل عام غزه کامل شود آنگاه سوءاستفاده تبلیغاتی را آغاز کنند... به سوگ بنشینند، مرثیه پردازی کنند و در نهایتِ لطفشان در بیانیه ای جنایتکار و جنایاتش را محکوم کنندد. ولی آیا با این اعمال دیگر کودک زنده می شود که بخواند و بنویسد. مادری می تواند برای فرزندش لالایی بخواند، پدری می تواند دست نوازش بر سر خانواده اش بکشد؛ برادری وجود دارد که بازی کند، جوانی که به دانشگاه برود و ...

آهای ...دنیا ...غزه هنوز زنده است...غزه نمرده است...پیش از آنکه دیر شود شما را به خدا کاری کنید. پیش از آنکه نوش دارو به کار نیاید؛ وگر نه داغ ننگ آن بر پیشانی همه خواهد ماند...

به راستی آیا خداوند از خلق چنین انسانی، به خود بالید؟! او، "احسن الخالقین" را به چنین انسانی نسبت داد؟! آیا فرشتگان فجایع غزه و امثال آن را دیده بودند که لب به اعتراض گشودند؟! نه من مطمئنم هنوز خدا به ذخیره خود امید دارد والا شاید تا کنون بارها طومار زمین و ساکنینش را در هم می پیچد؛ هنوز در دنیا آزادگی نمرده، عدالت نمرده است، مردانگی و غیرت هنوز وجود دارد. گرچه اندک ولی هنوز هست. مگر نه این است که ذخیره خدا یار می خواهد پس یاران او این صفات را دارا هستند. به خاطر همینان بود که فرشتگان به خاطر اعتراضشان عذرخواهی کردند و اعتراف به عدم آگاهی خود از آنچه خدا می دانست کردند.

آری منجی خواهد آمد... اوست که زمین را از عدل و داد پر می کند. و اوست که دست ستم و ستمگر را از دنیا کوتاه خواهد کرد.

ان شاءالله که این دعا فقط آرزویی باقی نماند: "اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه ..."

یاعلی التماس دعا

 



  • کلمات کلیدی : غزه، املا، دبستان، منجی، الفبا، موشک، فاجعه
  • نوشته شده توسط : ع.ر.ه | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    معضلی به نام موسیقی
    [عناوین آرشیوشده]